کتاب خانواده پاسکوآل دوآرته

اثر کامیلو خوسه سلا از انتشارات ماهی - مترجم: فرهاد غبرایی-داستان رئال

خانواده پاسکال دوارت، داستان پاسکال دوارت، یک دهقان اسپانیایی است که در دنیای بی رحمانه فقر، نفرت و تخریب متولد شده است - همانطور که از سلول زندان او گفته شده است، جایی که او منتظر اعدام برای قتل هایی است که در طول عمر خود مرتکب شده است.

به رغم تحقق وحشتناک و بی رحمانه اش، پاسکول یک حس کودکانه از جهان را حفظ می کند و تمایل دارد تا درک ضربه های سرنوشتی که او را به راه خونینش هدایت می کند.

در ابتدا در همان سالی که کامووس غریبه که مقایسه شده است - خانواده پوسوال دوارت به کارهای کورسیو مالاپارت و لوئیس فردیناند سلین نزدیک تر است.


خرید کتاب خانواده پاسکوآل دوآرته
جستجوی کتاب خانواده پاسکوآل دوآرته در گودریدز

معرفی کتاب خانواده پاسکوآل دوآرته از نگاه کاربران

@آدم بدی نیستم. قربان، گرچه انصافا برای بد بودن بهانه کم ندارم. همه لخت دنیا می آییم. با این حال بزرگ که شدیم، سرنوشت طوری شکلمان میدهد که انگار از مومیم. بعد همه ی ما را روی راه های گوناگون به طرف یک مقصد واحد – مرگ – روانه میکند. بعضی ها دستور دارند از راه های گلکاری شده بگذرند، از بعضی هم خواسته میشود روی جاده های پر از تیغ و خار راه بروند. گروه اول با ارامش به اطراف نگاه میکنند، و در میان عطر شادی شان لبخند میزنند، لبخند آدمهای بی گناه، در حالی که گروه دوم در زیر آفتاب سوزان دشت به خود میپیچند و ابروهاشان مثل آدم بدعنق به هم گره میخورد. بین آرایش تن با سرخاب و ادوکلن، و آرایش خالکوبی که هرگز پاک نمیشود تفاوت از زمین تا آسمان است...@

لب مطلب اینه که زندگی بعضی آدمها در نکبت و سیاهی آغاز میشه و این سیاهی تا آخر دست از سرشون بر نمیداره...و این اصلا عادلانه نیست!

مشاهده لینک اصلی
خانواده پاسکال دوآرته بررسی روانکاوانه ترس است. فضای کتاب لبالب از بو و حس مرگه. همزمانی این مرگ ها و حس گناه و باز هم خشونت واضح برام جالب بود و البته یکم بیگانگی با فضای داستان باعث شد خیلی برام ملموس نباشه.
ضمنا ترجمه فرهای غبرائی تو این کتاب فوق العاده روان و عالیه.

مشاهده لینک اصلی
camilo josà © cela، اسپانیایی پنجمین برنده جایزه نوبل است، شاید بیشتر به دو رمان، کندو (لا کالمنا) و خانواده dearte Pascual (la familia de pascual duarte) شناخته شده است. دومی از این ها یک اثر با شکوه ای از داستان است که وی در سن 26 سالگی تشکیل داد. خانواده پوسکوال داوارد داستان داستان دهقانی Castilian را که برای چندین قتل در زندان به سر می برد، مرتبط می کند. این داستان از دیدگاه دوناته به خود می گوید، زیرا وقت خود را صرف زندان کرد و داستان زندگی اش را یادآوری کرد و به یاد آورد که او را به انجام این جنایات فجیع متهم کرد. در ابتدای و پایان رمان، سلا شامل نامه هایی از خاطرات خاطرات و خاطرات زندانی (و غیره)، توضیح بیشتر در مورد شخصیت دوته و نحوه انتشار مقالاتش بود. در حالی که رمان به شکل فوق العاده ای تشکیل شده است، این سبک های فوق العاده ادبی، جذابیت و اعتبار خاصی را به داستان اضافه می کند. در حالی که پاسکال دوارتی با کمال تعصب کشته شد، سلا می تواند به نوعی متقاعد کننده بشریت را تحقق بخشد که نمیتواند کمک کند اما همدردی با قاتل محکوم را دارد. سلنا تصویر می کند (یا به جای آن، دوارتی، به این ترتیب خود را تصویر می کند) به عنوان اینکه بسیاری از سختی ها را تحمل کرد، بعضی غیرقابل تصور ناکارآمدی، و در حالی که ما انتظار داریم که قذف ها را تحمل کنیم، می توانیم تقریبا درک حالت ذهنیت و عاطفی که منجر به قصور او شود عمل می کند این هیچ شاهکار کوچک نیست که سلا قادر به ایجاد یک شخصیت اصلی است که اعمالش کاملا محسوس است، اما او را به گونه ای نشان می دهد که در خواننده همدردی ایجاد می کند. خانواده پاستال داودته یک داستان کوتاه و در عین حال پرچین است که تقریبا بدون هیچ مشکلی تشکیل شده است و غنی با بینش در مورد ضعف و ناتوانی انسان است. این واقعا خیره کننده است. @ ساکنان شهرها با پشت خود به حقیقت زندگی می کنند و اغلب آنها حتی نمی دانند که فقط یک زن و شوهر از لیگ دور، در وسط دشت، یک مرد کشور ممکن است در مورد آنها فکر در حالی که او دنده خود را بسته بندی می کند، میله ماهیگیری خود را می شکافد و سبد کوچک ترش را با شش یا هفت دونات داخل آن می برد. @

مشاهده لینک اصلی
آیا فرد میتواند یک کتاب را دوست دارد؟ من کردم. دو بار. با این حال، من این مشکل را دارم هر زمان که دوست دارم کسی را دوست دارم / چیزی که خودم را متقاعد می کنم نمی کنم احتمالا به خاطر برخی از آرمان های فانتزی که از دوران کودکی در سرم ساخته ام. بنابراین این است که من وانمود می کنم که برای رسیدن به خواسته هایم نمی توانم این نسخه را به دشمنانم اختصاص دهم، که در زندگی من به اندازه کافی کمک کرده اند یا اولین جمله Pascual من نیستم آقا، یک فرد بد، هرچند در حقیقت من دلایلی برای بودنش ندارم. »این به خودم می گویم که پروس با یک فلسفه ی مشتاق که نمی تواند واقعی باشد، بدبینانه است. مرگ و میر ما فقط در کتاب ها پیدا می کنیم. طبیعت مادر و پدر خدا ما را بهتر میشناسد. این من تلاش می کنم که دوارتی را به خاطر ماهیت خود که همانند ما است لمس کند، اما هنوز هم در برابر سوال آن هملت، مشکوک است. ما زشت هستیم یا آیا ما از طریق زندگی تبدیل می شویم؟ این من تعریف گناه شیطان است، فقط به این دلیل که من با مفاهیم جامعه زندگی می کنم. اما اگر کشتن فضیلت در دنیای دیگری باشد چه؟ اگر ایده های ما درباره ارزش ها و حقیقت به سادگی یک معجزه باشد، چه از نظر ما درست است؟ این من است که سرم را به یک آرایه ی درخشان برسانم که خواسته های خام تیره ای را که از بدن انسان دیگر به آن تعلق دارد، روشن کند. این به من اعتقاد کشتن آسان نیست، مانند دوارتی فکر می کند، من قدم زدن سر بالا بدون شمارش هر ارگانیسم مرده تحت پای من. حدس می زنم این است که من تلاش می کنم کتاب را برای ترجمه وحشتناک و بی رحم خود (از جمله گفتگوها) متنفر کنم؛ من ناامید شدم زیرا هرگز نمی توانستم دوارتی را به اندازه کافی از بین ببرم، من از وجود کسی که می توانستم تبدیل شوم، از ته دلم ناراحت بودم.

مشاهده لینک اصلی
من این رمان شگفت زده شد، به این معنا که من فکر کردم هرگز © خواندن، برنده جایزه نوبل در نویسنده قرن بیستم، یک رمان است که من به خوبی دلگیر. کنار گذاشتن آنچه که او گفت Bolaà ± و یا داستان خود را (که، دردناکی، من به اعلام)، رمان گالیسی نوبل به من زده که در زبان خود و تقلید خام از طبیعت گرایی در اجرای آن بعید است. در حالی که درست است که فصل از زیبایی غیر قابل انکار وجود دارد، آنها آن را تعریف نشده، به سلیقه من، به عنوان یک کار از اهمیت چنین به عنوان بسیاری از منتقدان espaà ± oles به dicen.Saber است که نویسنده آن falangista بود و سانسور ره © رژیم دیکتاتوری espaà ± OL آن را هم کمک نمی کند.

مشاهده لینک اصلی
لزبین روایت یک خاطره است. نسخه خطی است از پاسکوال دوآرته که هر ضرب المثل عقل کشور می گوید داستان از vita.Miseria اسفبار و خشونت خود را در هسته اصلی داستان یک زندگی است که هیچ راه فرار و هیچ شانس دوم است. اگر مسیر وجود دارد، بنابراین داستان در حال حاضر با ناراحتی بی نهایت مشخص شده است!

مشاهده لینک اصلی
من زیبایی زیبایی طلسم، خشونت و کاراکتر را دوست داشتم. این سادگی در قالب های آن است که سخت تر از آن است که ظاهر شود. در هر صورت، من بیشتر از چیزی انتظار داشتم و احساس می کنم که خیلی پیر نمی شود.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب خانواده پاسکوآل دوآرته


 کتاب در میهمانی حاجی آقا و داستان یک اعتراف
 کتاب ظهور پارتیان
 کتاب پاسارگاد در آتش
 کتاب کوروش پسر ماندانا
 کتاب عروس ایران
 کتاب فردی فرفره