کتاب آلیو کیتریج

اثر الیزابت استروت از انتشارات کتابسرای میردشتی - مترجم: احسان شفیعی زرگر-داستان رئال

زیتون کیتبرج: غیر قابل تحمل، دلسوز و غالبا غیر قابل پیش بینی است. یک معلم مدرسه بازنشسته در یک شهر ساحلی کوچک در مین، زمانی که او بزرگتر می شود، تلاش می کند تا تغییرات در زندگی اش را درک کند. او یک زن است که در قلب کسانی که در اطراف او هستند، پیروزی و تراژدی آنها را می بیند. ما با شوهر سرسخت خود ملاقات می کنیم که در ازدواجش شکسته و قوی است و یک مرد جوان که برای مادرش از بین می رود - و اولی تنها از حضور او لذت می برد، در حالی که پسر او احساس حساسیت های پیچیده خود را از بین می برد. کشف نفوذ و پر جنب و جوش روح انسانی، داستان زیتون کیت ترجیج باعث می شود که شما را به خنده بکشید، به زحمت از بین ببرید، از بین بردن درد، ریزش یا دویدن.


خرید کتاب آلیو کیتریج
جستجوی کتاب آلیو کیتریج در گودریدز

معرفی کتاب آلیو کیتریج از نگاه کاربران
بهترین رمان ایو از زمان پیوستن به Goodreads خواسته است جان استینبک از شرق عدنان است. بهترین بازی دوم زیتون کیتبرج توسط الیزابت استروت است. منتشر شده در سال 2008 و برنده جایزه پولیتزر 2009 داستانی، این مجموعه ای از سیزده داستان است که همه بر روی یک معلم ریاضی هفتم بازنشسته در شهر ساحلی خیابانی کراسبی، مین تمرکز می کنند و او را در زمستان از زندگی خود، هنوز در اختیار دارد از سرکه دانش آموزان سابق و یا همکلاسی های خود را سال ها طعم. همانند استینبک، بوم Strouts بزرگ است و کار او جسورانه است، با ظرافت و شوق ظریف تزریق شده است، و با ملاحظات تجاری در حالی که در دنبال صداقت عاطفی است. این رمان به من در مورد زندگی من فکر می کند، به ویژه رابطه من با مادر زیتون من. در فصل اول، به سادگی @ Pharmacy @ Strout نشان می دهد ما را به زندگی هنری کیت ترج باز می کند، یک مرد خفیف که دوست دارد مردم را نمی کند دوست دارم از لعنت شنیدن و هرگز از کلیسا و یا فعالیت مدنی نگذریم. همسر او زیتون است مانند بسیاری از مردم، متوقف می شود در یک روز یکشنبه خدمات و از طریق مردم به معایب و یا ضعف خود را می بیند در حالی که شوهرش، داروساز، بیشتر دلسوز است (یا naïve، بسته به نظر شما). هنری یک تازه کار تازه به نام Denise Thibodeau را استخدام می کند تا در سراسر داروخانه کمک کند. شوهر Denises نیز به نام هنری و هنری کیت تریدز سال با زوج جوان یکی از شادترین در زندگی او، اگر نه شادترین. همانند بسیاری از چیزها، آخرین چیزی نیست که در آن داروخانه مورد استفاده قرار می گیرد. در حال حاضر یک داروخانه بزرگ زنجیره ای با درب های کشویی شیشه ای بزرگ است که پوشش آن از زمین است که هر دو داروخانه و فروشگاه مواد غذایی قدیمی، به اندازه کافی بزرگ بودند، به طوری که محل پارکینگ عقب که هنری با دنیس در فاصله زمانی قبل با دنیس کنار گذاشته بود به ماشین های جداگانه خود می رسند - همه اینها در حال حاضر توسط یک فروشگاهی که نه تنها مواد مخدر را به فروش می رساند، بلکه رول های عظیم حوله های کاغذی و جعبه های مختلفی از کیسه های زباله به دست می آید. حتی صفحات و لیوان ها را می توان در اینجا خریداری کرد، اسپاتولا، غذای گربه. درختان به سمت کنار گذاشته شده اند تا یک پارکینگ بسازند. شما می توانید به چیزهایی که فکر می کنید بدون استفاده از چیزهای مورد استفاده قرار گیرید. او در فصل چهارمA Little Burst @، Olive Kitteridge تنها فرزند خود را، کریستوفر، یک پسر حساس که به عنوان یک متخصص پدیده رشد می کند، ازدواج می کند. کریستوفر یک عاشقانه شش هفته ای به یک متخصص متخصص گوارش به نام دکتر سوزان برنشتاین (دکتر سو) با یک عروسی می دهد. زیتون یادداشت می کند که برای همه دانش او، دکتر سو نمی داند چیزی در مورد گل، یکی از احساسات باقی مانده از زیتون. Kittreidges کریستوفر کریستوفر را یک خانه ساخته است که زوج ها آن را نوه می اندازند. اما زیتون از بین رفته و از دست دادن پسرش جدا شده و خود را در اتاق خواب خود در هنگام پذیرش جدا می کند. رابطه زیتون و کریستفورز شدید بوده است و او سؤال می کند که آیا مادر مادرش خوب است یا خیر، در لبه تخت، چهره اش را به دستانش می چسبانند. او می تواند تقریبا دهه اول زندگی کریستفرا را به یاد نمی آورد، اگر چه برخی چیزهایی که او به یاد می آورد و نمی خواهد. او سعی کرد او را به بازی پیانو بگذراند و نمی توانست یادداشت ها را درست کند. این بود که چگونه از او ترس بود که او را به تمام حواس پرت کردن. اما او او را دوست داشت! او می خواهد این را به سوزان بگوید. او می خواهد بگوید، گوش کن، دکتر سو، عمیق تر چیزی در داخل من وجود دارد، و گاهی او را مانند سر یک ماهی مرکب متورم می شود و از طریق من سیاه و سفید می شود. من این را می خواستم این طور به نظر می رسید، اما به من کمک کرد، دوست پسرم را دوست داشتم. در فصل پنجم، @ Starving، @ Harmon Newton نیز به زاد و ولد زوج جوان، پسر به نام Tim کار می کند در کارخانه چوب برای تابستان و دوست دخترش ragamuffin نینا، که تیم او پس از Phish در تور ملاقات کرد. خانم هارمونس خالی بانی همسر احساس عاطفی خود را نجات دهد، او در یک رابطه با یک بیوه جوان به نام دیزی فاستر تحسین شده است. هارمون تصمیم می گیرد رابطه خود را با دیزی را به ریشه های پلاتونی اش بازگرداند، که دیزی با فضل قبول می کند و دو دوست باقی می ماند. مشکل نینا، ناهماهنگی، دوست پسر و اقامت او را از دست می دهد و توسط Daisy گرفته شده است. هنگامی که زیتون کیتترج برای جمع آوری ارتش نجات از بین می رود، او تحت تأثیر نینا بیمار قرار دارد و به هارمون می پیوندد و دیزی سعی دارد دختر را دریافت کند. شما شروع به انتظارات در یک سن خاصی کردید. هارمون این را می دانست شما در مورد حملات قلبی، سرطان، سرفه که به پنومونی ناخوشایند تبدیل شد، نگرانید. شما حتی می توانید انتظار داشته باشید که یک نوع بحران نیمه عمر داشته باشید - اما هیچ چیز برای توضیح آنچه که او احساس می کرد به او اتفاق می افتاد، که قرار بود به یک کپسول پلاستیکی شفاف قرار داده شده است که از زمین افتاده بود و از بین رفته و منفجر شد و به طرز شدید تکان داد که احتمالا نمی تواند راه خود را به لذت quotidian از زندگی گذشته خود را. به شدت، او این را نمی خواست با این حال، پس از آن صبح در Daisys، هنگامی که نینا گریه کرد و دیزی بر روی تلفن زده بود، تصمیم می گرفت که پدر و مادر برای آمدن و گرفتن او - پس از صبح، بینایی بانی باعث شد که او سرد شود. @ @ bleak، @ @ boring، @co ...

مشاهده لینک اصلی
4 و 1/2 ستاره همه ما یک زیتون را شناخته ایم - یا حداقل، ما فکر می کنیم او را می شناسیم. Strout قطعاتی را که ما نمی دانیم، نشان می دهد، چه چیزی در پشت پرده و نگرش است. از طریق داستان، ما در حال حاضر درک درستی از چنین فردی داریم. یک نویسنده نادر است که می تواند یک شخصیت را به خوبی ادغام کند. و شخصیت های کوچک نیز - آنها همه زندگی می کنند، تنفس مردم است. بیش از یکی از این شخصیت های کوچک به اندازه کافی جذاب و جذاب است که نمی خواهم بیشتر در مورد آنها بدانم. همه داستانها درباره ی زیتون نیست، هرچند در همه ی آنها، فقط در محیط داخلی، ظاهر می شود. در سه داستان (و ممکن است مورد علاقه من باشند، هر چند که سخت است که مورد علاقه خود را انتخاب کنید) زنان دیگر (یکی از قدیمی تر، دیگران جوان) شخصیت های اصلی هستند، و Olive فقط یک فکر در سرشان است. در دو سر، او یک حضور ترسناک است، اما خواهر بزرگتر کسی که از او می ترسد چیزی را یادآوری می کند که زیتون به او گفته است که او دانش آموز زیتون است و به او شجاعت زندگی خود را تغییر می دهد. در داستان اول در مورد زیتون شغل شوهرم) یک تقلید را که دوست داشتم نشان دادم: @ او تاریکی داشت که ظاهرا کنار او نشسته بود، مانند یک آشنایی که نمی توانست برود. @ پس از اتمام آخرین داستان، این عبارت را دوباره خواندم. من آن را کنجکاو جالب با آخرین داستان، که پر از تصاویر خورشید است پیدا کردم 4 و 1/2 ستاره، زیرا من احساس پایان یک داستان در غیر این صورت قوی بود بیش از حد گره خورده است.

مشاهده لینک اصلی
وای! چقدر مناسب است که زیتون باید بزرگ باشد: او بزرگتر از زندگی است، اما انسان بیشتر است. شگفت انگیز تر و غیر قابل تحمل تر و کمتر تحمل کننده از خودش همانند دیگران است، اما در عین حال احساسات بیشتری نیز دارد، محبت آمیز تر و حساس تر نسبت به اعضای معمولی نژاد بشری است. Shes خام، به عنوان اگر یک لایه عایق شده بود دور انداخته شده، ترک او را به احساس و دیدن بیشتر از بیشتر. چیز جادویی این است که شما احساس می کنید و همچنین می بینید، شما یک نوع حساسیت preternatural ایجاد می کنید. ایده شیلر از آموزش زیبایی شناسی باید از این کتاب رویایی داشته باشد. برای خواندن آن باعث می شود شما بیش از حد انسان است. آیا آن را غم انگیز است که زیتون مجبور به بازدید از یک هنری بسیار فقیر در یک خانه سالمندان؟ نه نه نه. زندگی آن زندگی چطور است این به پایان می رسد برخی از زمان. @ همه ما می دانیم این چیزها در حال آمدن است. بسیاری از آنها به اندازه کافی خوش شانسی نیستند که بتوانند فقط در خواب خود را از بین ببرند. @ همه مردم اینجا در حال مبارزه هستند، فشار می آورند، ضربه می زنند و سپس مجددا برای ادامه حرکت می کنند. همه چیز وجود دارد و زندگی ارزشمند است زمانی که کتاب هایی مانند این برای خواندن وجود دارد.

مشاهده لینک اصلی
اگر من بتوانم از یک کلمه برای توصیف این کتاب استفاده کنم، احتمالا «أورود» است. «دوکودار» یک فرد نزدیک است. من فکر می کنم الیزابت استروت باید نوع فردی باشد که کمتر از مدرسه سرگرمی نوشتن و بیشتر از مدرسه نوشتن ویتامین است. اما من تعجب می کنم که ارزش تغذیه ای را از من گرفتی. به طور عمده، به نظر می رسید مانند یک دسته از مردم نشسته در اطراف کوچک بودن، قضاوت مسائل دیگر مردم، و فکر کردن در مورد تقلب در یکدیگر. مثل، عزیزم، عمیق ساختار این کتاب مجموعه ای از داستان های کوتاه مختلف است که همه به نوعی مرجع این زن بانوی زنبور عسل، Olive Kitteridge است. ساختار بد نیست اگر چیزی بود که شما می خواستید در مورد شخص بدانید، اما در خود ساختار بیشتر از هر چیزی است. به تنهایی، این نه خوب و نه بد است، اما آسان است که در یک حیله گیر به دام افتاده و مجبور به ویرایش بشوید زیرا شما با آن ازدواج کرده اید. من احساس می کنم این چه اتفاقی افتاده است. بعضی از داستانهای بهتر، به طور تصادفی به Olive Kitteridge اشاره می کنند، و من فکر می کنم آنها می توانند بهتر از آنچه که من می گویم بیشتر سرگرم کننده و حاوی یک طرح است. داستان های کلی از Olive. شاید من فقط به او علاقه مند نیستم. او متوسط ​​معلم ریاضی است، کنترل مادر، خود جذب همسر، بسکه همسایه. هیچ کدام از این شیوه ها واقعا نگران کننده نبودند، اما آنها هم دلسوز نبودند. او شروع به مردن کرد و مادرم را در آنجا متوقف کرد. من حدس می زنم که در شخصیت او به مراتب گرایش شهر های نیو انگلند اشاره ای وجود دارد و من در مورد آن به همان اندازه بی تفاوت شنیده ام. اما، من این موضوع را تکرار می کنم که از گرسنگی خود نمی ترسم. این کتاب احتمالا به تمایل می اندیشد، و داستان ها احتمالا همه مطالعات مربوط به میل انسان و نحوه بیان آن ها به روش های مختلف است. من دانا نمی دانم، شاید همه کتاب ها در مورد آن در برخی از راه ها، و Id اما خواندن Wuthering Heights اگر من برای میل می خواهم. این موارد الکل، بی اشتهایی، خودکشی، لجن زنا (تفکر)، فراریان، آلرژی غذایی، سرقت، قتل (اندیشیدن) و احتمالا سایر موضوعات مشابه نیز داشت. و سپس آن را به پایان می رسد (من حدس می زدن اسپویلر هشدار، اما واقعا نمی خواهم به طرح این کتاب وجود دارد، بنابراین من فکر نمی کنم آن را واقعا خراب کاری) با نوعی huu-uuh در یک داستان در مورد برخی مردم در هفتاد و هفتاد و هشتاد و هشتاد و هفتاد و هشتاد و هفتاد و هشتاد و هفتاد و هشتاد و هفتاد و هشتاد و هفتاد و هشتاد و هشت بنابراین، من نمی دانم. این دو ستاره را به خاطر اینکه خیلی خسته کننده است، می گیرم. حتی سرقت خسته کننده است من آن را به اندازه آن که به نظر می رسد مانند آن را نفرت نیست، اما اگر من گفتم من از آن لذت می برم دروغ است. همه این تقابل های پف کرده وجود دارد که فقط دردناک هستند. من اکنون نمیتوانم از مثال مثال بزنم، اما چیزی شبیه آن است: «او به فنجان قهوه نگاه کرد و سپس روی خرده چوب یک کیک کوچک مانند شنهای زمان IME-IME IME متوجه شد.» چی. همیشه. فقط کمی بیش از حد تحریک می شود. همه چیز مانند امواج اقیانوسی بود که از بین میرفت و جریان میگرفت، و غیره. من به این صدا گوش میدادم، و همچنین meh بود. حالا که به پوشش نگاه می کنید، به نظر می رسد عجیب و غریب است. وقتی اولین بار به آن نگاه کردید، مثل آن بودم که چطور است؟ و به نظر می رسید نوع جالب و پیچیده است. سپس متوجه شدم که این فقط یک صفحه خسته کننده بود. سپس به قهوه نگاه کردم و روی برگه صفحات کتاب مانند برگ های کتاب زمان-ime-ime-ime متوجه شدم. این کسب و کار در مورد ترس از زمان، احتمالا به معنای واقعی کلمه در کتاب بود، اما این ممکن بود. هنگامی که او به چیزی گرسنگی برگشت، هر چند، من آن را دوست داشتم. به نظر می رسد یک نکته خوب - از گرسنگی ما نترسید. من واقعا نمی دانم منظورش چیه، و من می پرسم که آیا Strout هم انجام می دهد یا خیر، اما به نظر می رسد خوب است.

مشاهده لینک اصلی
هر زمان که کتابی را که برنده جایزه پولیتزر (یا نامزد دریافت شده) بخوانم، امیدوارم به دنبال چتزا باشم. برای اینکه هیچ راهی وجود نداشته باشد، یک کتاب برنده جایزه افتخار خواهد شد بدون اینکه کاری انجام شود که قبلا انجام نشده باشد یا بدون آن چیزی که قبلا انجام شده است و بهتر انجام شود. این چتپها معمولا در قالب، سبک یا قصه داستان است. با استفاده از این رمان، این شیوه ای است که در آن داستان های کوتاه با استفاده از یک موضوع درهم آمیخته می شوند: شخصیت شناسی، زیتون کیت ترج. هرگز فکر نکنید که زیتون جذاب نیست، زیرا اویل شخصیت دلخواه شما نیست. نه او آنقدر جالب است شوهرش، هنری، امتیازات بیشتری نسبت به او دارد. زیتون نیرویی است که با آن حساب می شود. او چنین بخشی جدایی ناپذیر از بحث در مورد زندگی است که استروت در اینجا معرفی کرده است. به همین دلیل است که زیتون لازم است چرا که او لنزهایی است که از طریق آن زندگی بیش از حد در ادبیات مشاهده نمی شود. او یک حضور قوی است، شخصیتی است که مخالف و آشکار است. این شخصیت های زندگی در شهر ساحلی مین، عناصر مختلفی از شرایط انسان را به ما می دهد. آنها شخصیت های واقعی هستند، همسایه ها در کنار شما، بهترین دوست شما یا همسر، خانواده تان هستند. این یک کیفیت عالی از کتاب است، این شخصیت هایی که مردم واقعی هستند: هنری در خلیج، در درختان لاغر صنوبر در امتداد لبه کوچه خیره می شود و به نظر می رسد زیبایی او، شکوه و عظمت خداحافظی در آنجا در آرامش آرام خط ساحلی و آب کمی تکان دهنده است.\nاین داستان ها سرازیر می شوند با هر داستان، شما در ذهن شخصیت قرار می گیرید، به عنوان مثال، احساس دلتنگی خود را از دست می دهید و عشق را از دست می دهید. شما نمی توانستید خود را متوقف کنید، بدون توجه به آنچه شخص دیگری انجام دادید، متوقف شوید. مجبور شدی صبر کنی در نهایت این احساس پس از آنکه دیگران با هم متحد شدند، بیرون رفتند. یا گاهی اوقات آن را از بین نمی برد، اما به چیزی کوچک افتاد، و به عقب ذهنیت خود را مانند یک تکه ای از انگشتان آویزان کرد. این شیوه ای است که داستان در آن حرکت می کند. هر کتاب دیگری که کمتر ساخته شده است می تواند یک صد صفحه طولانی تر باشد. نه این، به دلیل Strout در زمان و مكان بدست می آید، گذار از طریق شخصیت ها به راحتی زندگی می كند و زیبایی داستان را می دهد. و تنها چند جمله را برای انجام این کار می گیرد. این کار خلاقانه که مجموعه داستان کوتاه کوتاهی را انجام می دهد، این کار را انجام می دهد. چیزهایی که در صورت لزوم آهسته هستند، به اندازه کافی آهسته است تا شما بتوانید یک لحظه یک ذهنیت درونی شخصیت را جذب کنید، زمانی که برخی از کشفیاتی که می تواند به یک همکاری طولانی مدت آسیب برساند ساخته شده است: در تاریکی و سکوت ماشین، بین آنها. و در آنجا نیز در کلیسا با آنها نشسته بود، مثل یک کودک که بین آنها در زیر پایش بود، این چیز، این حضور، که در عصر خود ساخته شده بود.\nهرچه بیشتر بخوانم، بیشتر متوجه شدم که این کتاب عمیقا انسان است؛ یک کتاب زندگی عادی را نشان می دهد تا ما را نشان دهد که چقدر باید در مورد خودمان، در مورد یکدیگر یاد بگیریم. عشق موضوع اصلی اینجاست. بنابراین غم و اندوه، در سراسر شهر، گرایش آرام در حال وقوع است. همچنین تنهایی، بخشش، پذیرش - اهمیت همکاری وجود دارد. و آنچه خاص است این است که چگونه هر شخصیت مضمون تم ها را، چگونه هر شخصیت به نوعی درس زندگی را آموزش می دهد: او به یاد چه امیدی بود، و این بود. این جرقه درونی که شما را به جلو حرکت می دهد، شما را از طریق زندگی می کند، به این ترتیب که قایق زیر آب براق را شخم زد، راه هواپیما را به سمت یک مکان جدید پرتاب کرد، و جایی که او مورد نیاز بود.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب آلیو کیتریج


 کتاب در میهمانی حاجی آقا و داستان یک اعتراف
 کتاب ظهور پارتیان
 کتاب پاسارگاد در آتش
 کتاب کوروش پسر ماندانا
 کتاب عروس ایران
 کتاب فردی فرفره